درمانی برای ناخن جویدن بزرگسالان | روانشناسی امروز | زندگی سبز
- مشاوره کودک
- vahid
- 4 دقیقه
این محتوا توسط تیم روانشناسی زندگی سبز گردآوری شده است.
[ad_1]
منبع: سام لویی
40 سال است که ناخن هایم را می جوم. من از تلاش برای ترک این عادت بد دست کشیده بودم. همکاران من را تشویق می کردند که دست از کار بردارم و می گفتند این ناخن جویدن بزرگسالان غیرحرفه ای است. همسرم به من پیشنهاد می کند که به دلیل ناخن جویدن به عفونت های گذشته اشاره نکنم. من حتی سعی کردم مانیکور کنم و فکر می کردم اگر به آن اهمیت می دادم و هزینه می کردم، بهتر از ناخن هایم مراقبت می کردم. اما هیچ چیز کار نکرد. در ادامه مطالب روانشناسی زندگی سبز با ما بمانید.
ترک ناخن جویدن بزرگسالان با ارائه یک کیس
من قرار دادن پوشش بد مزه روی ناخن ها را به عنوان نوعی درمان ناخن جویدن بزرگسالان در نظر گرفته بودم، اما تصمیم گرفتم اگر نتوانم به طور طبیعی این کار را انجام دهم، احتمالاً برای من کارساز نخواهد بود.
وقتی شروع کردم به توجه بیشتر نه تنها به ناخن جویدن خودم، بلکه به دیگران، متوجه شدم که تنها نیستم. تعدادی از مشتریان من نیز این کار را انجام دادند. ادبیات فعلی شیوع ناخن جویدن را بین 20 تا 30 درصد از جمعیت عمومی تخمین می زند. کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم، ناخن جویدن بزرگسالان مزمن را به عنوان سایر اختلالات وسواسی اجباری مشخص شده (OCD) طبقه بندی می کند که در همان گروه به عنوان جویدن اجباری لب، برداشتن بینی و کشیدن مو طبقه بندی می شود.انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013).
صرف نظر از آمار و یا نحوه طبقه بندی آن، ناخن جویدن بزرگسالان یک مشکل همیشگی بوده است که من حتی در طول سال ها در درمان به آن اشاره کرده ام، اما به نظر می رسید هیچ چیز مؤثر نبود – تا به حال.
تلاشهای گذشته من برای بندکش کردن ناخن جویدن بزرگسالان به یک هفته موفقیت منجر شد، اما بعد عادتهای قدیمیام شروع شد. وقتی سعی کردم به آن فکر کنم، به راحتی میتوانستم آن را به استرس یا اضطراب نسبت دهم. من خودم را کنار گذاشتم تا یک عمر میخکوب باشم. ( یک روتین مدرسه مناسب برای کاهش استرس)
اما در ماههای اخیر، با روش درمانی محبوبی که به نام IFS (سیستمهای خانواده داخلی) شناخته میشود، برخورد کردم که از نظر رویکرد کاملاً متفاوت است. به جای متنفر شدن از قسمت ناخن جویدن خودم، روش این است که با آن مهربان باشم. “بدون قسمت بد” یکی از راه هایی است که می توان آن را خلاصه کرد. این در ابتدا گیج کننده و غیرمعمول بود، زیرا من به قسمت ناخن جویدن خود با تحقیر، ناامیدی و شرم نگاه می کردم.
اما همانطور که بیشتر در مورد این رویکرد یاد گرفتم، نه تنها از نظر شناختی، بلکه از نظر عملی نیز با ایجاد احساس رهایی از نیاز به جویدن ناخنها، شروع به معنا کرد. من ابتدا تمام آن احساسات منفی را که نسبت به قسمت ناخن جویدن داشتم کنار گذاشتم. پس از انجام این کار، من مانند یک فرد جداگانه که در مورد ناخن جویدن بزرگسالان کنجکاو بودم، شروع به صحبت با این بخش کردم. کنجکاوی کلیدی است زیرا اگر از این قسمت تحقیر یا ناراحت می شدم، آنچه را که می خواست در مورد منشا آن بدانم آشکار نمی کرد.( مشاوره رایگان کودک برای ناخن جویدن)
به نوعی در این روند، تصویری از کودکی ام را برایم آشکار کرد. شبهای تاریک، تنها در خانه با دو برادر کوچکترم در محلهای پر از جنایت. پدر و مادرم سر کار نبودند و ما را به حال خود رها کردند. احساس مرتبط با تصویر احساس ترس بود، و من متوجه شدم که ناخن جویدن در حدود همین سن شروع شد تا ترسم را کاهش دهد. بخشی از این رویکرد نه تنها شامل جدا شدن از بخش برای درک بهتر ناخن جویدن بزرگسالان ، بلکه تشکر از آن برای هدف مثبت اصلی آن است. این همچنین یک معکوس خیره کننده از همه چیزهایی بود که من در مورد درمان می دانستم. ناچار شدم و از قسمت ناخن جویدن به خاطر مراقبت از من در سنین پایین تشکر کردم. من همچنین تشخیص دادم که از آن زمان به بعد، آشکارا برای چندین دهه ادامه داشت و این بخش اغراقآمیز شده و دیگر در زندگی بزرگسالی مؤثر نیست. اما تا زمانی که من واقعاً از عملکرد محافظتی گذشته خود قدردانی کردم، احساس اعتبار و درک کردم. مشاوره کودکان زیر دو سال
تنها دو ماه از آخرین باری که ناخن هایم را جویدم می گذرد، اما به نظر می رسد یک تغییر عمده در داخل بر اساس این رویکرد جذاب رخ داده است. همسرم شوکه شده است که ناخن های من به این اندازه بلند شده اند و به عنوان هدیه، یک گواهی هدیه برای مانیکور که اخیراً آن را خریداری کردم، به من داد. برخلاف آخرین مانیکور (بیش از 20 سال پیش) که به عنوان تلاشی برای جلوگیری از جویدن ناخن من انجام شد، این مانیکور نتیجه توقف آن بود. ترس از مدرسه در کودکان میتواند عاملی باشد که به جویدن ناخن منجر شود.
اگر یک درس حیاتی از این تجربه در دو ماه گذشته آموخته باشم، این است که ما “هیچ بخش بدی” در درون خود نداریم (خشم، اختلالات خوردن، اعتیاد، ناخن جویدن بزرگسالان، و غیره) اما اگر این بخش ها نباشند. با توجه به شفقت، همدلی و درک، آنها به طور بالقوه می توانند ما را عذاب دهند تا زمانی که ما قدردانی و اعتباری را که برای سال ها یا دهه ها در مورد نناخن جویدن بزرگسالان من وجود نداشت، به آنها بدهیم.
[ad_2]