کار حیاتی مقابله با رنج | زندگی سبز
- دستهبندی نشده
- vahid
- 4 دقیقه
این محتوا توسط تیم روانشناسی زندگی سبز گردآوری شده است.
[ad_1]
شهادت دادن به رنج مراجعان ما یکی از ضروری ترین و حیاتی ترین وظایفی است که ما درمانگران با آن روبرو هستیم. به نوعی ساده به نظر می رسد: شما با دقت گوش می دهید، همدلی می کنید، در مورد تفاوت های ظریف تحقیق می کنید و پشتیبانی می کنید. اما وقتی به لحظاتی که واقعاً به گذشته نگاه می کنم ملاقات ناراحتی یک مشتری قلبم را شکست یا با تأثیر آن تغییرم داد، من از اینکه این کار بالینی خاص چقدر از ما می خواهد، متحیر شده ام. در ادامه با زندگی سبز بمانید.
چند مورد مقابله با رنج
روبروی یک کهنه سرباز جنگی می نشینم که ساکت می شود، چشمانی پر از اشک، در حالی که به یاد می آورد که پس از یک حمله خمپاره نتوانست بهترین دوستش را نجات دهد و نیاز دارد تا مقابله با رنج انجام دهد:
روی زمین دراز کشیده به سمتش دویدم و میدانستم که نمیتواند از پسش بربیاید. اما من سعی کردم. من تلاش کرد. قرار نبود کارساز باشد، اما نمیتوانستم دست از تلاش بردارم. حتی امروز، من مدام فکر می کنم، “آیا چیز دیگری وجود داشت که می توانستم امتحان کنم؟”
وقتی او به من نگاه می کند، اشک می ریزد، نمی تواند صدای غم و اندوهی که در او می ریزد را بیان کند. در حالی که نگاه همدیگر را می گیریم، ویرانی صورتش را درهم می ریزد، و مایلیم به استقامتی که برای مقابله با رنج با پرتگاه دلشکستگی او نیاز داریم، دست پیدا کنیم.
درمانگران روش های بی پایانی برای فکر کردن در مورد این نوع ترومای خام و مقابله با رنج او دارند، اما اگر مراقب نباشیم، همه تئوری ها می توانند ما را تحت تأثیر قرار دهند. دور از اساسی ترین نیاز شهادت واقعی، که در توانایی (و تمایل) ما نهفته است ملاقات درد با حضور کامل
“ملاقات” درد به این معناست: تلاش نکردن برای بهتر کردن آن و تلاش نکردن برای ارائه دیدگاه مشتری، قاببندی مجدد آن، رفع آن، برداشتن آن، یا چکشکاری نسخهای روشنتر از داستان او.
دمتریا در حال پردازش مردهزایی نوزادی است که او و همسرش چندین سال برای باردار شدن تلاش کرده بودند. آنها قبلاً مهدکودک را نقاشی کرده بودند، کتاب های فرزندپروری را خوانده بودند و لیستی از اسامی برای دختر کوچکشان تهیه کرده بودند. دمتریا لحظات عذاب آور پس از به دنیا آمدن دخترش را توصیف کرد و مقابله با رنج فقدان او در حالی که دکتر و پرستاران را تماشا می کرد که دیوانه وار کار می کردند تا دخترش نفس بکشد، افزایش می یافت.
دمتریا سعی کرد در مورد غم خود و مقابله با رنج با دوستان صحبت کند، اما هیچ کس واقعا درک کرد. او یک گروه غمگین را امتحان کرد اما احساس می کرد که از داستان های مادران دیگر غرق شده است. اگر بتوانم نشستن با درد شدیدی را که احساس میکند تحمل کنم، میتواند سالهای حسرت، لذت ناب بارداری، امیدهای درخشان و رویاهای درخشان زندگی دخترش را توصیف کند. و ضربه کوبنده آن لحظات بیمارستان. مانند بسیاری از کسانی که در اندوه هستند، نیاز فوری جوزی این است که احساس کند ملاقات کرد– برای ماندن در توجه کامل و تزلزل ناپذیر به نیازهای زخمی قلبش.
راهکارهای ترس از مدرسه در کودکان
روش های درمانی در مورد مقابله با رنج
این روزها روش های بسیار مفیدی برای پردازش اضطراب و مقابله با رنج وجود دارد (EMDR، AEDP، CBT، و موارد دیگر)، اما به نظر می رسد احساس تسلیم ناپذیری حضور باید پایه و اساس ما به عنوان درمانگر باشد.
آیا در برنامه تحصیلات تکمیلی یا آموزش اولیه به شما در مورد شهادت دادن به مقابله با رنج مراجع آموزش داده شده است؟ آیا هنگام مواجهه با اضطراب عمیق، کمک خاصی برای یادگیری نکات ظریف حضور دریافت کردید؟ آیا آموزش دیده اید که به مقاومت، تردید، ترس یا درماندگی خود در برابر درد اقیانوس نگاه کنید؟? می دانم که نبودم.
در اولین جلسه ای که با یک مراجع داشتم (در طول دوره کارآموزی در مقطع کارشناسی ارشد)، مشتری در حالی که با حقایق عمیق تری در مورد مشکل خود روبرو می شد، شروع به گریه می کرد، روی زانوهایش به جلو خم می شد و گریه می کرد. نمیدانستم که چگونه به گریههای دردناک او پاسخ دهم. من به او آرامش و اطمینان دادم و وقتی بعد از جلسه با سرپرستم صحبت کردم، به نظر از کار من راضی بود. اما من از خیابان های تاریک به خانه رفتم، از اولین برخوردم با درد خام و ناتوانی در مقابله با رنج ناراحت شدم.
پس از چهل سال تمرین، فرصت های بی شماری برای یادگیری نحوه مواجهه و تحمل كردن احساس ناتوانی مطلق – ناتوانی واقعی من – در برابر رنج آنها. از برخی نقطه نظرات، فهمیدم که درماندگی و ناتوانی که میخواستم در خودم اجتناب کنم، بازتابی از چیزی است که آنها باید در خودشان با آن روبرو شوند.
در طول سالها، متوجه شدم که چگونه با درد کنار میآیم و مقابله با رنج کنم. من زندگی (حتی اگر به اندازه ای که یک مشتری ممکن است دردناک نباشد) بزرگترین مربی برای حفظ حضور در مواجهه با آنها درد وقتی صادقانه با فقدان، آسیب و اندوهم روبرو می شوم، به خودم یاد می دهم که کمک بخواهم یا به طور آسیب پذیری در مبارزاتم با دیگران به اشتراک بگذارم، استقامت من به طور پیوسته افزایش می یابد.
همان طور که یاد می گیرم چگونه با او بنشینم من درد، تحمل من برای رنج دیگران و مقابله با رنج افزایش می یابد. من شروع به اعتماد می کنم که مواجهه کامل با درد نه تنها ارزشمند است، بلکه در واقع ارزش دارد دروازه به شفای واقعی
برای یافتن یک درمانگر، لطفاً از راهنمای درمان روانشناسی امروز دیدن کنید.
[ad_2]